ryyppy به فارسی | دیکشنری فنلاندی
ryyppy
-
نیشگون , گازگرفتن ,کش رفتن ,مانع رشدونمو شدن ,جوانه زدن , صدمه زدن ,پریدن ,زخم زبان ,سرمازدگی, گلوله , تیر , ساچمه , رسایی , پرتابه , تزریق , جرعه , یک گیلا س مشروب , فرصت , ضربت توپ بازی , منظره فیلمبرداری شده , عکس , رها شده , اصابت کرده , جوانه زده, جرعه , چشش , مزمزه , خرده خرده نوشی , مزمزه کردن , خرد خرد اشامیدن , چشیدن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.