mukauttaa به فارسی | دیکشنری فنلاندی

mukauttaa
  • قیر , پرتاب , ضربت باچوگان , نصب , استقرار , اوج پرواز , اوج , سرازیری , جای شیب , پلکان , دانگ صدا , زیروبمی صدا , استوارکردن , خیمه زدن , برپاکردن , نصب کردن , توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن , توپ را زدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر