kylm به فارسی | دیکشنری فنلاندی
kylm
-
سرما , سرماخوردگی , زکام , سردشدن یا کردن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.