hm t به فارسی | دیکشنری فنلاندی

hm t
  • توپ زدن , حریف را از میدان درکردن , توپ , قمپز , چاخان , سراشیب , پرتگاه, مغشوش شدن , باهم اشتباه کردن , اسیمه کردن , گیج کردن , دست پاچه کردن, وانمود , نمایش دروغی , تظاهر , خدعه , فریب , حمله خدعه امیز , وانمود کردن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر