betoni به فارسی | دیکشنری فنلاندی - جدول یاب

betoni به فارسی دیکشنری فنلاندی

betoni
  • سفت کردن , باشفته اندودن یا ساختن , بهم پیوستن , ساروج کردن ,:واقعی , بهم چسبیده , سفت , بتون , ساروج شنی , اسم ذات.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر