معنی گشتن به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Explore, Peregrinate, Range, Revolve, Rotate, Sweep, Travel, Turn

فارسی به عربی

اذهب، انم، تجول، دور، لفه

فارسی به آلمانی

Brötchen (n), Fahren, Gehen, Gehen, Laufen, Reisen, Rolle (f), Rollen, Schlingern, Semmel (f)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر