معنی گره به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Bight, Burl, Knot, Knurl, Snarl

فارسی به ترکی

boğum

فارسی به عربی

حزمه، حلقه، ربطه، زمجره، عقده، فکره، کتله، أُربَه

فارسی به ایتالیایی

nodo

فارسی به آلمانی

Binden, Bindung (f), Knüpfen, Punktgleichheit (f), Schlips (m), Knorren, Knoten (m), Knüpfen, Knoten [noun]

پیشنهادات کاربران

بست

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر