معنی کوچک‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Bit, Diminutive, Et _, Ette _, Exiguous, Ie _, Invisible, Junior, Kin _, Let _, Ling _, Little, Petty, Pint-Size, Pocket, Pocket-Size, Slight, Small, Spare, Thumbnail, Toy, Vest-Pocket, Y

فارسی به ترکی

küçük, ufak

فارسی به عربی

تافه، جزیی، جیب، دقیقه، صغیر، صغیر جدا، ضییل، قلیلا، لفتره قصیره، مصغر

فارسی به ایتالیایی

minorenne

piccolo

فارسی به آلمانی

Ablagefach (n), Kurz, Tasche (f), Geringere, Klein

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر