معنی چسبیدن به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Adhere, Cling, Fasten, Glue, Stick

فارسی به ترکی

1) yapışmak, 2) yakışmak

فارسی به عربی

التزم به، تماسک، شق، صمغ، عصا، قبضه

فارسی به آلمانی

Anhalt (m), Enthalten, Gelten, Halt, Halten

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر