معنی پرتو به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Beam, Light, Radiation, Ray

فارسی به عربی

تالق، حریر صناعی، شعاع، عمود

فارسی به ایتالیایی

radiazione

raggio

فارسی به آلمانی

Kunstseide (f)

پیشنهادات کاربران

بارقه

بازتاب، تابش

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر