معنی وقفه به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Abeyance, Break, Check, Discontinuance, Gap, Halt, Intermission, Interregnum, Interruption, Interval, Lapse, Outage, Pause, Respite, Rest, Standstill, Stop, Stoppage, Tie-Up
فارسی به عربی
تعلیق، ذراع، عصا، فتره، فجوه، محطه، مهله، هوه، وقف
فارسی به ایتالیایی
pausa
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.