معنی نگهداشتن‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Carry, Cling, Continue, Keep, Keeping, Maintain, Retain, Support, Sustain, Uphold

فارسی به عربی

ابق، اسجن، اعق، تحمل (فعل ماض)، دعامه، قبضه

فارسی به ایتالیایی

reggere

trattenere

tenere

فارسی به آلمانی

Anhalt (m), Enthalten, Erhalten, Gelten, Halt, Halten, Unterhalten [verb], Wahren

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر