معنی نگهدار به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Brace, Caretaker, Custodian, Fastener, Guardian, Preservative, Holder, Keeper, Protection, Protector, Rest, Retainer, Retentive, Stanchion, Stay, Support, Tutelary, Upholder, Tenacious

فارسی به عربی

دعامه، راعی، متفرج، مراقب، مساند، موید

فارسی به آلمانی

Finanzierer [noun], Unterstuetzer [noun]

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر