معنی نفوذ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Agency, Breach, Hold, Infiltration, Influence, Leverage, Magnitude, Penetration, Sway, Voice, Weight

فارسی به عربی

اهمیه، تاثیر، تدفق، تسرب، تلمیح، خصله، سلطه، شمعه، نز

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر