معنی ناهنجار به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Abrasive, Cacophonous, Clumsy, Different, Gamy, Irregular, Off-Key, Reprehensible, Uncouth, Unnatural

فارسی به ترکی

hırpani

فارسی به عربی

خشب، خشن، شاذ، شنیع، ضربه الید الخلفیه، فی العراء، متکتل، متنافر

فارسی به آلمانی

Rueckhand, Abnormal

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر