معنی ناقص‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Abortive, Bum, Defective, Deficient, Deformed, Halfway, Imperfect, Inchoate, Incomplete, Incompletely, Lean, Malformed, Misshapen, Monstrous, Odd, Partial, Ragged, Scant, Vicious, Wanting

فارسی به ترکی

eksi, noksan

فارسی به عربی

خاطی، معطوب، معیوب، ناقص، نصف

فارسی به ایتالیایی

incompleto

invalido

mutilato

فارسی به آلمانی

Halb, Hälfte (f)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر