معنی موقع به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

During, Time

فارسی به ترکی

mevki

فارسی به عربی

غرفه، فتره، مناسبه، إبَّانَ (فی إبَّانِ)

فارسی به آلمانی

Abschnitt (m), Kammer (m), Periode (f), Punkt (m), Raum (m), Stube (f), Zeitraum (m), Zimmer (n), Gelegenheit [noun]

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر