معنی مساعد به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Benign, Benignant, Easy, Favorable, Friendly, Prosperous, Ripe, Suitable
فارسی به عربی
مبشر بالخیر، محظوظ، مساعد، مناسب، ودی
فارسی به آلمانی
Freundlich, Glücklich, Gütig, Gütlich
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.