مرحله به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Gradation, Grade, Instance, Once, Place, Point, Sitting, Stage, Step
فارسی به ترکی
aşama
فارسی به عربی
طلب، عملیه، مرحله، مشهد، ملعب، نقطه
فارسی به ایتالیایی
fase
tappa
فارسی به آلمانی
Anordnen, Auftrag (m), Bearbeiten, Befehl (m), Befehlen, Bestellung (f), Ordnung (f), Verarbeiten, Verfahren, Vorgang (m), Bühne (f), Etappe (f), Inszenieren, Stadium (n), Stufe (f), Schauplatz (m), Szene (f)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.