معنی مجموعه به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Aggregation, Arsenal, Assemblage, Assortment, Collected, Collection, Compilation, Complex, Conglomeration, Ery _, Lot, Mass, Miscellany, Muster, Pack, Package, Potpourri, Suite

فارسی به عربی

تشکیله، حزمه، ذخیره فنیه، مجموعه

فارسی به آلمانی

Ansetzen, Einstellen, Satz (m), Set (n), Setze (f), Setzen, Ansammlung (f), Sammlung (f)

پیشنهادات کاربران

کلیات

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر