معنی متوقف کردن‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Abandon, Abort, Arrest, Cease, Check, Discontinue, Ground, Kill, Rein, Rest, Stay, Suspend, Terminate, Turn

فارسی به ترکی

durdurmak

فارسی به عربی

حصوه

فارسی به ایتالیایی

bloccare

fermare

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر