معنی قوت‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Aliment, Diet, Fare, Food, Nourishment, Nurture, Nutriment, Nutrition, Potency, Power, Strength

فارسی به ترکی

azık, güç

فارسی به عربی

تاکید، تغذیه، خبز، غذاء، قوه، کثافه، لکمه، لهجه

فارسی به آلمانی

Akzent (m), Akzent, Betonen, Betonung (f), Brot (n), Essen (n), Faustschlag [noun], Futter (n), Nahrung (f), Speise (f), Ton (m)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر