معنی قطعه به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Catch, Chunk, Compartment, Excerpt, Fragment, Length, Link, Nip, Nugget, Part, Patch, Piece, Scrap, Section, Slab, Slice, Snatch, Stretch, Swath, Tract, Wedge

فارسی به عربی

جزء، جزیره، قدح، قطعه، کتله، لجنه، لمسه، لوح الزجاج، لوح خشبی، مرور، موامره

فارسی به ایتالیایی

fetta

pezzo

brano

فارسی به آلمانی

Betupfen, Bißchen (n), Block (m), Blockieren, Klecks (m), Tupfer (m)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر