معنی عادت به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Custom, Groove, Habit, Manner, Mannerism, Practice, Rote, Rule, Trick, Use, Wont

فارسی به ترکی

alışkanlık kazanmak, adet

فارسی به عربی

اخدود، تعود، خصله، عاده، مدمن

فارسی به ایتالیایی

usanza

abitudine

فارسی به آلمانی

Angewohnheit (f), Brauch (m), Gewoehnen, Gewohnheit (f), Zollamt (n), Angewohnheit [noun], Gewohnheit [noun], Zustand [noun]

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر