معنی صدا‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Noise, Phono-, Report, Ring, Song, Sound, Tone, Voice

فارسی به ترکی

ses

فارسی به عربی

توخز، حنجره، صرخه، صوت، صوتی، نغمه، هاتف

فارسی به ایتالیایی

suono

voce

فارسی به آلمانی

Brüllen, Gellen, Kreischen [verb], Schreien, Telefon (n), Telefonieren, Dröhnen, Einwandfrei, Gehörig, Geräusch (n), Gesund (m), Klingen, Stimme (f), Stimmlich, Gurgel (f), Hals (m), Kehle (f)

پیشنهادات کاربران

آوا

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر