معنی صاف به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Broad, Even, Flat, Horizontal, Smooth, Square, Tall, Upright, Open, Plumb, Serene

فارسی به ترکی

açık , saf

فارسی به عربی

حریری، سهل، طائره، لماع، هادی، واضح

فارسی به ایتالیایی

piatto

liscio

nitido

فارسی به آلمانی

Aufklären, Blank [adjective], Deutlich, Eben, Ebene (f), Eindeutig, Einfach, Fläche (f), Flugzeug (n), Heiter, Hobel (m), Hobeln, Klar, Klären, Löschen, Schlicht

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر