معنی سلسله به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Chain, House, Run, Series, Spectrum, Streak, String, Succession, Tissue, Train

فارسی به عربی

تدریج، خیط، رتبه، سلاله، طیران، علم الانساب، قطار

فارسی به ایتالیایی

dinastia

فارسی به آلمانی

Ahnenforschung (f), Anlernen, Eisenbahnzug (m), Genealogie (f), Schweif (m), Trainieren, Zug (m), Flucht (f), Flug (m)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر