معنی سطحی به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

External, Passing, Skin-Deep, Superficial, Nominal, Outward, Shallow, Simplistic, Sophomoric, Surface, Yeasty

فارسی به عربی

سطح، سطحی، ضحل

فارسی به ایتالیایی

superficiale

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر