معنی سرسری به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Airy, Cursory, Desultory, Dilettante, Erratic, Erratically, Passing, Half-Baked, Hit-Or-Miss, Imprecise, Perfunctory, Preoccupied, Sketchy, Slackly, Slipshod, Sloppy, Spot, Superficial, Sweeping

فارسی به عربی

سطحی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر