معنی روح‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Apparition, Esprit, Inner Man, Juice, Phantom, Psyche, Shadow, Soul, Specter, Spirit, Tone, Wraith

فارسی به عربی

خارصین، خیال، روح، شبح، ظهور

فارسی به ایتالیایی

spirito

anima

فارسی به آلمانی

Doppelbild (m), Erdschatten [noun], Geist (m), Gespenster (m), Spuk (m), Umbrabraun [adjective], Zink [noun], Geist (m), Gemüt (n), Seele (f)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر