معنی رنگ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Chrome _, Chromo-, Color, Coloring, Daub, Dyestuff, Hue, Paint, Pigment, Pigmentation, Smack, Stain, Tincture, Tone, Tune

فارسی به ترکی

renk; boya

فارسی به عربی

حبوب، رقطه، شکل، صبغ، صبغه، طبیعه، طلاء، لون

فارسی به ایتالیایی

tinta

colore

vernice

فارسی به آلمانی

Farbe (f), Färben, Anstreichen, Farbe (f), Lack (m), Malen, Streichen

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر