معنی رساندن به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Carry, Communicate, Conduct, Convey, Express, Fetch, Give, Intend, Ply, Reach, Say, Supply, Sweep, Transmit, Understand

فارسی به عربی

احمل، ارسال، اعط، افهم، دل علیه، مهاجم، نقل

فارسی به ایتالیایی

recapitare

trasmettere

فارسی به آلمانی

Eingeben, Erteilen, Geben, Schenken, Senden, Spenden, Übermitteln, Übersenden, Übertragen, Vorwärts

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر