معنی دنبال کردن به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Chase, Continue, Proceed, Pursue, Resume, Trace, Track

فارسی به ترکی

takip etmek, peşinden gitmek, izlemek

فارسی به عربی

اتل، اثر، تابع (فعل ماض)، فصل، کلب، مسار، مطارده

استئناف

فارسی به ایتالیایی

inseguire

rincorrere

seguire

فارسی به آلمانی

Befolgen, Folgen, Hount, Hund (m), Hund, Nachgehen, Nachkommen, Nachstellen, Verfolgen, Die [noun], Spur

پیشنهادات کاربران

پاپی کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر