معنی دستگاه به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Apparatus, Appliance, Contraption, Contrivance, Device, Engine, Machinery, Plant, System, Unit, Equipment

فارسی به عربی

آلیه، ادات، جهاز، مجموعه، نظام

فارسی به ایتالیایی

apparecchio

impianto

apparato

meccanismo

فارسی به آلمانی

Anlage (n), System (n), Ansetzen, Einstellen, Satz (m), Set (n), Setze (f), Setzen

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر