معنی دخالت به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Hand, Interference, Intervention, Intrusion

فارسی به عربی

تدخل، ید

فارسی به آلمانی

Arbeitskraft (f), Hand (f), Hand, Langen, Reichen, Zeiger (m)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر