معنی خودی به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Familiar, Friendly, Insider

فارسی به عربی

عارف، قریب، مالوف

فارسی به آلمانی

Eingeweihte (m) (f), Familiär, Geläufig, Mitglied (n), Vertraut

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر