معنی خمیره به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Makings, Mettle, Mold, Nature, Stuff

فارسی به عربی

طبیعه، قوه الشخصیه

فارسی به آلمانی

Natur (f) [noun]

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر