معنی خشن‌ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Abrasive, Abrupt, Coarse, Crass, Crude, Grim, Gross, Hard, Hardhearted, Inclement, Indelicate, Neanderthal, Primitive, Randy, Rank, Relentless, Rough, Rude, Rugged, Rustic, Stern, Stiff, Tough, Ungainly, Violent

فارسی به عربی

اجش، خشبی، خشن، شرس، صاخب، صارخ، فظ، فی العراء، قاسی، قرحه، متوقع للانخفاض، مستوی عالی، وقح

فارسی به ایتالیایی

rozzo

brusco

scabroso

aggressivo

grossolano

violento

brutale

فارسی به آلمانی

Rabauke, Weh, Widerstandsfähig, Wund, Wunde (f), Zäh

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری