معنی خدمت به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Duty, Service, Stint
فارسی به ترکی
hizmet
فارسی به عربی
حضور، کدمه، واجب
فارسی به آلمانی
Bedienung (f), Dienst (m), Gottesdienst (m), Service (n), Betriebszeit (f), Obliegenheit (f), Pflicht (f), Steuer (m)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.