معنی خالص‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Absolute, Clear, Fine, High-Grade, Native, Neat, Net, Plain, Pure, Refined, Simon-Pure, Virgin, Whole

فارسی به ترکی

katışıksızb, halis

فارسی به عربی

اصیل، شبکه، صادق، صافی، صلب، مطلق

فارسی به ایتالیایی

lordo

netto

genuino

liscio

puro

فارسی به آلمانی

Absolut, Bloß, Lauter, Schier, Unverdu.nnt [adjective], Unverfa.lscht rein, Netz (n), Vernetzen

پیشنهادات کاربران

پاز

ناب، سره، بی غش

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری