حکم به انگلیسی و سایر زبان ها
فارسی به انگلیسی
Act, Arbiter, Arbitrator, Award, Command, Decision, Decree, Dictate, Dictation, Dictum, Direction, Dogma, Edict, Mandate, Ordainment, Order, Ordinance, Prescript, Pronouncement, Referee, Umpire, Verdict, Warrant, Word, Writ
فارسی به ترکی
hüküm
فارسی به عربی
اجراء، ارتباط، انتداب، تفویض، جمله، خطابه، شریعه، عفو، قاعده، قانون، محکم، مرسوم، مفوضیه، ملخص، موه، نظام، وصیه، إراده
فارسی به ایتالیایی
sentenza
decreto
فارسی به آلمانی
Edikt [noun], Satz (m), Urteil (n), Verurteilen, Verurteilung (f)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.