معنی حبس به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Confinement, Detention, Durance, Duress, Imprisonment, Jail, Lockup, Prison

فارسی به عربی

اعتقال، رعایه، سجن، کفاله

فارسی به ایتالیایی

reclusione

فارسی به آلمانی

Die [noun], Kaution, Einsperren, Gefängnis (n), Kerker (m)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر