معنی جنس به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Breed, Commodity, Goods, Line, Material, Merchandise, Rate, Sex, Ware

فارسی به عربی

تابع، جنس، جیل، سلعه، صنف، قوه الشخصیه، ماده، نوع

فارسی به ایتالیایی

sesso

merce

genere

فارسی به آلمانی

Abstempeln, Briefmarke (f), Gepräge (f), Prägen, Stampfen, Geschlecht [noun]

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر