معنی جلوگیری به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Discouragement, Exclusion, Hindrance, Holdup, Inhibition, Lid, Preclusion, Prevention, Restraint, Save, Stoppage

فارسی به عربی

حفظ، رفض، قید، هدوء

فارسی به آلمانی

Abnehmen, Bordstein (m), Nachlassen [noun], Rinnstein (m), Zügeln

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر