معنی جریان به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Action, Circulation, Currency, Flow, Flux, Process, Run, Stream

فارسی به ترکی

akım, akıntı

فارسی به عربی

تدفق، توزیع، دائره، دخل، دفق، ذهاب، رواسب طینیه، روماتزم، طیار، فصل، مد

فارسی به ایتالیایی

corrente

flusso

circolazione

فارسی به آلمانی

Aktuell, Gegenwärtig, Laufend, Momentan [adjective], Strom (m), Strömung (f), Einsatz (m), Funktionierend, Gehend, Geschwindigkeit (f), Sickern [verb], Weggehend

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر