معنی بی عیب به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Flawless, Immaculate, Irreproachable, Sound, Perfect, Perfection, Pure, Spotless, Unexceptionable, Watertight, Whole

فارسی به ترکی

kusursuz

فارسی به عربی

بدون بقع، سلیم، صوت، کامل، لا عیب فیه، مثالی

فارسی به ایتالیایی

illeso

فارسی به آلمانی

Dröhnen, Einwandfrei, Gehörig, Geräusch (n), Gesund (m), Klingen

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر