معنی بی درنگ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Directly, Immediate, Quick, Instantly, Straight, Prompt, Promptly, Readily, Snappy, Straightaway, Straightway, Summary, Thereupon, Unhesitating

فارسی به عربی

فوری، مباشره

فارسی به آلمانی

Direkt

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر