معنی بی خبر به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Ignorant, Insensible, Unannounced, Unaware, Oblivious, Unconscious, Uninformed, Unknowing, Unmindful, Unsuspecting, Unwitting

فارسی به ترکی

habersiz

فارسی به عربی

عقل باطن، غافل، مفاجی

فارسی به آلمانی

Nicht bewusst [adjective]

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر