معنی بساط به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Apparatus, Equipment, Gear, Layout, Paraphernalia, Tool

فارسی به عربی

عداد، کشک، موقف

فارسی به آلمانی

Andauern, Ausstehen, Bude (f), Gestell (n), Leiden, Stehen

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر