معنی برخورد به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Bump, Clash, Conflict, Crisscross, Encounter, Friction, Impact, Incident, Jostle, Smash, Stroke, Tangle

فارسی به عربی

اثر علیه، استقبال، اشتباک، اصطدام، حادثه، حطم، حی، ضربه، عنوان، لقاء، نزاع، اِحْتکاکٌ

فارسی به ایتالیایی

scontro

conflitto

urto

incontro

فارسی به آلمانی

Adresse (f), Adresse [noun], Adressieren, Affekt, Anrede (f), Ansprechen, Beeinflussen, Betreffen, Bewegen, Aufnahme (f), Empfang (m)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر